۲ نتیجه برای منظمی تهرانی
هستی برقعی پور، غزاله منظمی تهرانی، نادیا عباس زاده تهرانی، سعید نصیری لمر، آزاده نکویی اصفهانی، ایرج محمدفام،
دوره ۳، شماره ۲ - ( مرداد ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: نیروگاه ها از مهمترین زیرساخت های توسعه اقتصادی محسوب می شوند. برای پیشگیری از بروز حوادث، ارزیابی و مدیریت ریسک در این صنایع ضروری بنظر می رسد. هدف از این مطالعه شناسایی و ارزیابی خطرات HSE واحد کلرزنی نیروگاه های سیکل ترکیبی با استفاده از روش HAZOP و Bow- Tie می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه ابتدا خطرات فرایند تولید کلر در بخش های مختلف واحد کلرزنی با استفاده از روش HAZOP مورد شناسایی قرار گرفت و پس از ارزیابی خطرات، سناریو تبدیل خطرات ریسک بالا به رویدادهای بحرانی تدوین گردید. برای ارزیابی رویداد بحرانی منتخب از روش Bow- Tie استفاده شد.
یافته ها: با استفاده از روش HAZOP، ۷ رویداد مهم و تعداد ۱۰۵ مورد ریسک در واحد کلرزنی نیروگاه مورد مطالعه شناسایی شد که از این تعداد ۶۵ درصد و ۱۴ درصد به ترتیب مربوط به ریسک های قابل قبول و ریسک های نامطلوب بود. ریسک انفجار مخزن ذخیره کلر به دلیل افزایش فشار هیدروژن با توجه تهدیدات شناسایی شده و پیامد های مالی، جانی و زیست محیطی بعنوان مهمترین رویداد به روش Bow- Tie تحلیل و اقدامات پیشگیرانه در راستای کاهش ریسک پیشنهاد گردید.
نتیجه گیری: استفاده از روش تلفیقی در شناسایی خطرات و تجزیه و تحلیل آن ها نشان دهنده اثربخشی روش ها در کنار هم است و انتخاب روش های مناسب به جهت هم پوشانی نقاط ضعف و قوت یکدیگر می توانند منجر به ارائه نتیجه نهایی مطلوب در مدیریت ریسک گردد.
سما کریمی، امین باقری، فاطمه مهناز محسن زاده، غزاله منظمی تهرانی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اینکه در صنعت سیمان سالانه حوادث جبرانناپذیر، بیماریهای شغلی و آسیب به محیطزیست رخ میدهد بنابراین برای حداقل رساندن خطرات، توجه بهسلامت کارکنان و حفظ محیطزیست این پژوهش با هدف "بررسی وضعیت سیستم مدیریت HSEE و مهندسی تابآوری در صنعت سیمان" انجام شد.
روش کار: این مطالعه یک پژوهش توصیفی و تحلیلی با مشارکت ۱۸۲ نفر از ۳۱۰ نفر کارکنان کارخانه یکی از صنایع سیمان ایران در سال ۱۴۰۰ انجام گرفت که با توجه به فرمول کوکران محاسبه و بر طبق نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای این منظور، پرسشنامههای مهندسی تابآوری، پرسشنامه HSEE با توجه به مرور مطالعات و نظرات متخصصان بازنگری و بومیسازی شد. سپس وضعیت سیستم مدیریت HSEE و مهندسی تابآوری بررسی شد. کلیه تجزیهوتحلیلها به روش t تک نمونهای توسط نرمافزار spss نسخه ۱۸ انجام گرفت.
یافتهها: یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که میانگین ابعاد مهندسی تابآوری و ابعاد سیستم مدیریت HSEE پایینتر از نمره معیار هستند. همچنین فرهنگ گزارش دهی بیشترین میانگین (۷۲/۴) بین ابعاد مهندسی تابآوری و محیطزیست بیشترین میانگین (۷۶/۴) بین ابعاد سیستم مدیریت HSEE دارد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد با بررسی وضعیت مهندسی تابآوری و سیستم مدیریت HSEE میتوان به بهبود و ارتقاء عملکرد سیستم مدیریت HSE با استفاده از مفهوم مهندسی تابآوری کمک کرد و با برنامهریزی مناسب شاخصهای مهندسی تابآوری بهبود تا عملکرد سیستم مدیریت HSE تقویت یابد و در جهت بهبود سطح تابآوری باید بیشترین تلاش در تغییر تفکر مدیریت ارشد، به منظور بها دادن به موضوعات HSE و پذیرش آن به عنوان یک ارزش در سازمان، به کار گرفته شود.