چکیده
مقدمه: بخش بزرگی از عمر انسانها در محیط کار میگذرد و رضایت شغلی مسئله مهمی در انجام کیفی وظایف و نیل به اهداف است. از آنجا که رضایت شغلی میتواند تحت تاثیر علایق شغلی فرد و میزان هوش هیجانی وی قرار گیرد، مطالعهای با هدف تعیین رابطه ساختاری بین رجحان شغلی و رضایت شغلی با نقش میانجیگری هوش هیجانی ۲۵۳ نفر از کارشناسان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال ۱۳۹۷ انجام شده است.
روش بررسی: ارزیابی بر اساس نظریههای آمابایل، مدل دو متغیری هرزبرگ و گلمن با استفاده از پرسشنامههای رجحان شغلی آمابایل (۱۹۹۴)، رضایت شغلی دانت (۱۹۶۶) و هوش هیجانی شرینگ (۱۹۹۶) به شیوه نمونهگیری در دسترس صورت گرفت. روش پژوهش، مقطعی و توصیفی و از نوع همبستگی بود. به منظور آزمودن فرضیهها از روش تحلیل مسیر در مدل معادلات ساختاری در نرمافزار ایموس و برای بررسی نقش میانجی متغیر واسط یعنی هوش هیجانی، از آزمون سوبل استفاده شده است.
یافتهها: نتایج بررسی فرضیهها حاکی از آن بود که بین مولفههای انگیزه درونی و انگیزه بیرونی رجحان شغلی و هوش هیجانی با رضایت شغلی با توجه به ضریب اثر مستقیم، ارتباط آماری معنادار وجود داشت.
نتیجهگیری: با احتساب تاثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای پیشبین و واسط، بیشترین تاثیر را هوش هیجانی و پس از آن انگیزه درونی بر روی رضایت شغلی داشت. در این پژوهش نقش میانجیگری هوش هیجانی بین مولفههای رجحان شغلی و رضایت شغلی پذیرفته شد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |